واکنش بچه‌ها در پذیرش طلاق

والدینی که از یکدیگر جدا می‌شوند نسبت به فرزندان خود وظایف خطیرتری پیدا می‌کنند. مهم‌ترین وظیفه والدین در ضمن جدایی و پس از آن، این است که با ایجاد فضایی آکنده از صلح و همکاری مشترک و پرهیز از دشمنی و انتقام نسبت به یکدیگر نقش خود را برای فرزندان‌شان توام با تفاهم و احترام […]

والدینی که از یکدیگر جدا می‌شوند نسبت به فرزندان خود وظایف خطیرتری پیدا می‌کنند. مهم‌ترین وظیفه والدین در ضمن جدایی و پس از آن، این است که با ایجاد فضایی آکنده از صلح و همکاری مشترک و پرهیز از دشمنی و انتقام نسبت به یکدیگر نقش خود را برای فرزندان‌شان توام با تفاهم و احترام ایفا کنند. هنگام جدایی قدرت تمرکز و تعقل افراد به کمترین میزان کارآمدی خود می‌رسد، در این شرایط بهترین راه‌حل برای عبور از بحران و کمتر آسیب دیدن فرزندان‌ این است که از همفکری‌های یک مشاور بهره ببریم و اختیار زندگی خود را به توصیه‌های ریز و درشت اطرافیان نسپاریم، شاید به این ترتیب بتوانیم از این برهه پرتلاطم زندگی با کمترین میزان تلفات به سلامت عبور کنیم.
واکنش فرزندان نسبت به طلاق والدین‌شان با سه عامل مهم در روابط بین پدر و مادر مرتبط است: در درجه اول به رابطه بین والدین قبل از طلاق، دوم به درگیری‌ها و مشکلات بین والدین در ضمن جدایی و سوم به رابطه بین والدین پس از جدایی. هر چقدر پدر و مادر از یکدیگر دوستانه‌تر جدا شوند فرزندان آنها از نظر روانی سالم‌تر بار خواهند آمد.
فرزندان پسر و دختر هر دو به میزان یکسانی از طلاق آسیب می‌بینند، ولی واکنش‌های متفاوتی نسبت به این مساله نشان می‌دهند. تجربه نشان داده است که تحمل موضوع طلاق برای پسرها بسیار مشکل است، به همین دلیل اغلب با بروز خشم و دعوا با این مساله برخورد می‌کنند. در حالی که طلاق روی دخترها به نحو دیگری تاثیر می‌گذارد و آنها احتمالا افرادی گوشه‌گیر و پنهان‌کار و درون‌گرا بار می‌آیند. اگر در این شرایط یکی از والدین‌، خود را کنار بکشد و کودک توسط یک والد نگهداری شود، مشکلات فراوانی ایجاد خواهد شد. به‌طور مثال ممکن است بدون پدر مشکلات مالی به کودک فشار آورد و بدون مادر کودکان از شکوفایی استعداد و احساسات محروم شوند. در این شرایط همکاری و حمایت مشترک والدین این احساس امنیت را در فرزند به وجود می‌آورد که بدون نگرانی از شرایط به زندگی، درس و وظایف خود به خوبی بپردازد.


ترس از رها شدن: فرزندان طلاق همواره این حس را خواهند داشت که اگر کسی را دوست بدارند و دوست داشتن خود را ابراز کنند ممکن است او را از دست بدهند، بنابراین احساسات خود را بروز نمی‌دهند. این واکنش بیشتر در کودکان دیده می‌شود. آنها واقعیت را انکار می‌کنند و همیشه در این فکر هستند که همه چیز به‌زودی درست خواهد شد و والدین‌شان به یکدیگر باز می‌گردند.
افسردگی که با تغییرات در اشتها و خواب خود را نشان می‌دهد.
احساس گناه درباره اینکه پدر و مادرشان به خاطر وجود آنها از هم جدا شده‌اند.
درنهایت باید بدانیم کودکان قدرت انعطاف‌پذیری بالایی دارند و می‌توانند به‌طور چشمگیری خود را با محیط جدید سازگار کنند.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما