
فرض کنید در خانه ای زندگی می کنید که تمام امکانات فقط برای شما فراهم است و تمام توجهات به سمت شماست. اما فقط این یک روی سکه است و روی دیگر سکه مشکلاتی است که تک فرزندها با آن دست به گریبان هستند. تک فرزندها با وجود توجهاتی که از سوی والدینشان به آنها […]
فرض کنید در خانه ای زندگی می کنید که تمام امکانات فقط برای شما فراهم است و تمام توجهات به سمت شماست. اما فقط این یک روی سکه است و روی دیگر سکه مشکلاتی است که تک فرزندها با آن دست به گریبان هستند.
تک فرزندها با وجود توجهاتی که از سوی والدینشان به آنها می شود اما زمانی که در شرایط اجتماعی قرار می گیرند به نوعی با عدم اعتماد به نفس کافی روبرو می شوند.
اعتماد به نفس به معنای برداشت فرد از خود و تواناییهایی است که میتواند بروز دهد و فردی که دچار کمبود اعتماد به نفس می شود وابسته به دیگران بار میآید و هیچ کاری را نمیتواند به تنهایی انجام دهد و همیشه برای حل مشکل خود به دیگران تکیه میکند و از همه اطرافیان خود مشورت میخواهد تا بتواند به نتیجه قابل قبولی برسد و همواره حل این مشکل با علامت سوال روبروست.
همه ما باید بدانیم که هر فرد توانایی کارهای خاصی را دارد و باید با این واقعیت کنار بیاییم که همه خوبیها و محاسن در یک نفر جمع نمیشود.
یکی از عوامل مهم در بالا نگه داشتن اعتماد به نفس، حفظ ثبات شخصیت است و باید به این باور برسیم که جنبه هویتی مهم ترین نقش را در زندگی فرد دارد و کسی که اعتماد به نفس کمی دارد،بیشتر تحت تاثیر اطرافیان قرار میگیرد و چون برای خود ارزشی قائل نیست و ثبات شخصیتی ندارد ممکن است به مسیر های کشیده شود.
والدین باید پیچ انتظارات را شل کنند
والدینی که تک فرزند هستند به مراتب انتظارات بالایی از فرزندشان دارند و به نوعی فرزندشان آیینه آمال و آرزوهای دست نیافتنی آنها هستند و این در حالی است که اساسا فرزند علی رغم تلاش بسیار زیاد، باز هم به استانداردهای مورد نظر پدر و مادر نمیرسد و فرزند به طور مستقیم و غیرمستقیم مورد انتقاد قرار می گیرد و والدین او را سرزنش میکنند.
این اتفاق کاملا طبیعی است، چون به هر حال پدر و مادر نقشه روشنی از راه و آینده فرزند خود ترسیم میکنند و معمولا فرزند نیز تمام تلاش خود را میکند ولی علی رغم این تلاش هر کس در زمینهی خاصی موفق میشود و یک نفر نمیتواند همه انتظارات را برطرف کند به همین دلیل تک فرزند احساس سرخوردگی میکند و با خود این تصور را دارد که در همه موارد ناتوان است و از عهده کاری بر نمیآید و نتیجه این تفکر از دست دادن اعتماد به نفس میباشد.
دادن اختیارات نابجا مشکلی را حل نمیکند
پدیده فرزند سالاری بیش از حد در این خانوادهها صورت میگیرد که چندان مناسب نیست چون والدین برای برداشتن باری از دوش خود اغلب سعی می کنند رفاه بیش از حد را در اختیار فرزند قرار دهند که ممکن است باعث لوس شدن فرزند خود شود.
البته این در حالی است که تا حدودی این اختیارات در خانوادههای چند فرزندی متعادل میشود و بنابراین فرزند با محدودیتها کنار میآید و میتواند به مرور زمان مشکلات را به تنهایی مدیریت کند.
تشویق کنید اما نه همیشه
با تشویق بیش از حد از سوی والدین فرزند احساس می کند تمام این تحسین ها ساختگی و نمایشی است و آنها را بی مورد می پندارد و پس از مدتی احساس پوچی میکند و نسبت به این تشویقها بیتفاوت میگردد.
تجاربی که هیچ گاه اتفاق نمیافت
باید توجه بیش از حد و همچنین بیمورد کنار گذاشته شود و نگذاریم همه خواسته ها مطابق میل فرزند اتفاق بیفتد و قوانین منطقی گذاشته شود و زمانی که با برخی از این تک فرزندان صحبت میکنیم علی رغم این که در ناز و نعمت زندگی میکنند ولی همیشه حسرت بازی کردن در کوچه و خیابان را دارند و یا این که دوست دارند مثل بقیه بچهها هم بازی داشته باشند و از تنهایی خود خسته شدهاند که برای پر کردن این خلاء باید پدر و مادر به کمک این فرزندان بیایند و این نکته را بدانند که با دادن امکانات زیاد نمیتوانند باری از دوش خود بردارند.
هر عادتی را ترک کردن، در کودکی خیلی آسانتر است ولی در روانشناسی به انتخابها و اختیارات فرد توجه میشود و میتوان با به دست آوردن مهارتهای لازم و توجه به تواناییهای فرد مشکل اعتماد به نفس را برطرف کرد و چنین فردی باید با اراده و تصمیم گیری دقیق شرایط خود را بهبود ببخشد.
نکاتی که والدین نباید فراموش کنند
حال باید والدین تک فرزندان این نکات را به یاد داشته باشند:
۱-تک فرزندها معمولا نمی توانند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند.
۲-معمولا سطح اعتماد به نفس در این افراد کمتر است.
۳-میل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان مسئولیت عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسئولیت عمل خود را بپذیرد..
و بالاخره باید بدانیم تک فرزندی گرچه شیرینی های خاص خود را دارد اما این شیرینی می تواند با تربیت غلط و به نوعی سهل انگاری ناشی از توجه های نابجا حاصلی تلخ داشته باشد،چرا که تربیت امروز فرزندان آینده آنها را خواهد ساخت.