اخبار ناراحت کننده ، امنیت روانی بچه ها

این روزها رسانه‌ها پر از خبرهای ناراحت‌کننده، خشونت‌بار، ترسناک و نگران‌کننده است؛ از اخبار مربوط به جنگ و تروریسم تا سقوط هواپیما و تغییرات اقلیمی و فجایع طبیعی. آن‌چه در رسانه‌ها بازتاب می‌یابد نه‌تنها روی زندگی آدم‌بزرگ‌ها اثر می‌گذارد، که بر دنیای کودکان و نوجوانان هم سایه می‌اندازد، سایه‌ای به مراتب تیره‌تر از آن‌چه دنیای […]

این روزها رسانه‌ها پر از خبرهای ناراحت‌کننده، خشونت‌بار، ترسناک و نگران‌کننده است؛ از اخبار مربوط به جنگ و تروریسم تا سقوط هواپیما و تغییرات اقلیمی و فجایع طبیعی. آن‌چه در رسانه‌ها بازتاب می‌یابد نه‌تنها روی زندگی آدم‌بزرگ‌ها اثر می‌گذارد، که بر دنیای کودکان و نوجوانان هم سایه می‌اندازد، سایه‌ای به مراتب تیره‌تر از آن‌چه دنیای بزرگ‌سالان را فرا گرفته است.
اگر فکر می‌کنید فرزندان و دانش‌آموزان‌تان از اخبار سر در نمی‌آورند یا می‌توانید با مشغول کردن‌شان به درس و بازی و سرگرمی حواس‌شان را پرت کنید، در اشتباهید.آن‌چه از پژوهش‌ها فهمیده‌ایم این است که بچه‌ها اغلب درباره‌ی چیزهایی نگران هستند که بزرگترها فکرش را هم نمی‌کنند.
بزرگترها به مواجهه با اخبار ناراحت‌کننده عادت می‌کنند، اما کودکان از این مکانیسم دفاعی بی‌بهره‌اند. این وظیفه‌ی بزرگترها است که درباره‌ی نگرانی‌های برآمده از اخبار ناخوشایند با آن‌ها حرف بزنند و در مدیریت تعارض‌ها و نگرانی‌ها به آن‌ها کمک کنند.
توصیه‌ی کلی در این مورد و برای تمام سن‌ها این است که از تماشای اخبار و تحلیل‌ها همراه با بچه‌ها پرهیز کنید. شما در لحظه‌ی پخش اخبار، گفت‌وگوها و تحلیل‌ها کنترلی بر آن‌چه در حال پخش است ندارید و ممکن است بچه‌ها تصاویر، صحنه‌ها یا گفته‌هایی را ببینند و بشنوند که عامل نگرانی غیر ضروری یا صدمه‌‌ی روحی و ذهنی عمیق در آن‌ها شود. پیشنهاد آکادمی پزشکان کودک آمریکا و همین‌طور انجمن روان‌شناسان آمریکا این است که در صورت ضرورت، خودتان درباره‌ی رویدادها و اتفاق‌های نگران‌کننده‌ای که در اخبار تکرار می‌شوند و جامعه را درگیر می‌کنند، با نوجوان‌ها و کودکان بالای هفت سال صحبت کنید.
به این ترتیب این شما هستید که میزان اطلاعاتی را که در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد کنترل می‌کنید و در عین حال می‌توانید از میزان ترس و نگرانی آن‌ها کم کنید.
البته شروع و ادامه‌ی چنین گفت‌وگویی اصلاً آسان نیست، به‌ویژه در ارتباط با کودکان کوچک‌تر که باید متناسب با سن و میزان درک آن‌ها از جهان پیرامون باشد.
شروع گفت‌وگو از جانب شما این احساس را به کودک و نوجوان می‌دهد که همه چیز تحت کنترل است و احساس امنیت بیشتری می‌کند.

برای همه‌ی سن‌ها
طبق دستورالعمل آکادمی پزشکان کودک، پرسش از کودک یا نوجوان بهترین روش برای شروع گفت‌وگو است؛ این‌که چه چیزی درباره‌ی واقعه می‌داند و اطلاعاتش را از کجا به دست آورده، نظر خودش درباره‌ی ماجرا چیست و آن را چه‌طور درک می‌کنند. بر دریافت اطلاعات از منابع قابل اعتماد تأکید کنید و بگویید اغلب نباید شنیده‌هایشان از دوستان و هم‌کلاسی‌ها را جدی بگیرند. به آن‌ها فضا بدهید که شنیده‌هایشان را با شما در میان بگذارند تا در صورت نیاز اطلاعات خلاف واقع را اصلاح کنید. به احتمال زیاد درک آن‌ها از موضوع و تصورهایشان که ترسناک‌تر از واقعیت است، شما را شگفت‌زده خواهد کرد.
به دقت به حرف‌هایشان گوش کنید و از آن‌ها بپرسید چه سؤال‌ها یا نگرانی‌هایی درباره‌ی موضوع دارند. از حدس زدن درباره‌ی اتفاق‌های آتی و تحلیل پیامدها پرهیز کنید و مهم‌تر از همه، به دنبال ترس‌ها و نگرانی‌هایی باشید که پشت تحلیل‌های آن‌ها پنهان شده است. به آن‌ها یادآوری کنید که کنارشان هستید، تأکید کنید احساس ترس و نگرانی در چنین موقعیت‌هایی طبیعی است و نباید بابت این احساس‌شان شرمنده باشند.
در این گفت‌وگو «صداقت» مهم است، به‌ویژه با کودکان بزرگتر و نوجوان‌ها که قدرت تحلیل‌شان پیشرفته‌تر است و راه‌های مختلفی جز شما برای دریافت اطلاعات پیش رویشان است. با این حال لازم نیست به جزئیات بپردازید.

کودکان زیر هفت سال
بچه‌های زیر هفت سال را به کل از اخبار و رادیو و تلویزیون و شبکه‌های خبری دور نگه دارید. اگر روزنامه می‌خوانید، آن را دور از دسترس کودکان این گروه سنی نگاه دارید. دلیل عمده‌ی این تأکید این است که کودکان پیش از دبستان به راحتی واقعیت را با خیال و فانتزی‌های بسیار ترسناک اشتباه می‌گیرند. تماشای تصاویر خشونت‌آمیز، جنگ، فجایع طبیعی، سوانح و سوگواری‌ها یا شنیدن درباره‌ی این مسائل برای کودکان زیر هفت سال بسیار ترسناک‌تر از آن است که ما فکر می‌کنیم. اگر بچه‌ها کنجکاوی می‌کنند یا به نحوی در معرض اخبار قرار گرفته‌اند و سؤال دارند، به پیشنهاد آکادمی پزشکان کودک آمریکا بهترین راه این است که اطلاعات را از طریق گفت‌وگو به آن‌ها بدهید و همچنان مانع رو در رو شدن تصویری یا حضوری آن‌ها با مسائل بشوید. همان‌طور که اشاره شد این گفت‌وگو را با پرسیدن درباره‌ی آن‌چه می‌دانند و احساس‌شان درباره‌ی اتفاق‌ها شروع کنید.
کودکان زیر هفت سال نیاز بیشتری به احساس امنیت دارند، درباره‌ی امنیت پدر و مادرشان هم خیلی نگرانند و از جدایی و احتمال این‌که بدون سرپرست رها شوند، می‌ترسند. مراقب باشید که ترس‌ها و نگرانی‌هایشان را بی‌اهمیت جلوه ندهید. به رسمیت شناختن این ترس‌ها مهم‌ترین قدم برای دور کردن‌شان است.
علاوه بر این، در تفکیک واقعیت از خیال و فانتزی به آن‌ها کمک کنید. اگر اخبار در سرزمین‌های دورتر اتفاق افتاده، به بعد مسافت اشاره کنید. یک رفتار رایج در کودکان زیر هفت سال در موقعیت‌های نگران‌کننده و در مواجهه با ناامنی این است که به والدین (یا بزرگترهایی که از آن‌ها مراقبت می‌کنند) می‌چسبند، می‌خواهند در آغوش گرفته شوند و تماس بدنی داشته باشند. همچنین ممکن است رفتارهایی از آن‌ها ببینید که متناسب با سن‌شان نیست، مثل عدم کنترل ادرار یا مکیدن انگشت. در این صورت باید صبور باشید، به لحاظ عاطفی از آن‌ها حمایت کنید و به کارهای روزانه (مثل ساعت خواب و غذا و حمام رفتن‌) نظم بدهید -نظم روزانه به کودکان احساس امنیت می‌دهد- و به جای توضیح دادن کلامی یا تکرار این‌که من مراقبت هستم، با آن‌ها فعالیت‌های مشترک انجام دهید و در عمل نشان دهید کنارشان هستید.
ممکن است مجبور شوید برای بچه‌ها از معنای مرگ و فقدان بگویید. با توجه به این‌که کودکان به دلیل ساختار ذهن و رشد مغزشان از درک مفاهیم انتزاعی و ناملموس ناتوانند، می‌توانید با اشاره به آن‌چه برایشان معنادار و ملموس است، موضوع را برایشان قابل درک کنید. مثلاً بگویید کسی که می‌میرد دیگر چیزی احساس نمی‌کند، تشنه یا گرسنه نمی‌شود، آسیب نمی‌بیند، نمی‌توانیم او را در آغوش بگیریم یا ببینیم اما می‌توانیم خاطراتش را در ذهن و قلب‌مان حفظ کنیم.
در جواب به این سؤال که چرا آدم‌های بد این کارها را می‌کنند، می‌توانید به «نمی‌دانم» اکتفا کنید. باز کردن موضوع برای کودک ممکن است به احساس ناامنی و بی‌اعتمادی او نسبت به دنیای پیرامونش دامن بزند.

کودکان هشت تا دوازده سال
در گفت‌وگو درباره‌ی موضوع با کودکان ۸ تا ۱۲ سال بلوغ ذهنی، رشد عاطفی و ویژگی‌های روحی و حساسیت‌های آن‌ها را در نظر بگیرید. بسیاری از کودکان در این سن می‌توانند از پس گفت‌وگو درباره‌ی اتفاق‌های دلهره‌آور و اخبار بد بر بیاینند اما این به معنای این نیست که همه‌ی بچه‌های این سن از چنین توانی برخوردارند. آن‌ها را از شبکه‌های خبری دور نگه دارید و در حضورشان درباره‌ی اتفاق‌ها بحث و تحلیل نکنید. مشاهده‌ی پی‌‌درپی اخبار و تصاویر نگران‌کننده اغلب به احساس ناامنی در آن‌ها دامن می‌زند و این‌طور احساس می‌کنند که خطری جدی -جدی‌تر و نزدیک‌تر از آن‌چه شما فکر می‌کنید یا در واقعیت وجود دارد- تهدیدشان می‌کند.
کودکان در این سن سؤال‌های زیادی دارند، برای پاسخ به این پرسش‌ها و شروع گفت‌وگویی روشن‌کننده با آن‌ها آماده باشید. گفت‌وگو را با پرسیدن از نگاه و نظر و اطلاعات خودشان شروع کنید. شکل‌گیری نظام اخلاقی و ارزشی در این سن آغاز شده است. از رویدادها و اخبار ناگوار مثل جنگ و درگیری‌های مذهبی یا قومی برای پرداختن به مسائلی مثل تعصب، پیش‌داوری، تنوع، احترام به تفاوت‌ها و مواجهه با تعارض‌ها استفاده کنید. تعمیم ندهید، کلی‌گویی نکنید، به تعصب‌ها و باورهای قالبی و کلیشه‌ها دامن نزنید و به یاد داشته باشید در این موقعیت‌های بحرانی و غیرعادی بچه‌ها مثل بانک همه‌چیز را در خود ذخیره می‌کنند و هر واکنش یا اظهار نظر شما آجری از نظام اخلاقی و ارزشی آن‌ها خواهد بود.
در این گفت‌وگوها درباره‌ی صنعت رسانه و کارکردهای رسانه‌ها صحبت کنید. به این اشاره کنید که رسانه‌ها برای دسترسی به مخاطب بیشتر با هم رقابت می‌کنند و ما مخاطبان باید مراقب انتخاب‌هایمان باشیم. الزاماً هر آن‌چه در هر رسانه‌ای بیان می‌شود واقعیت ندارد. اگر فرزند شما اجازه دارد از اینترنت استفاده کند، حتماً به وب‌سایت‌ها و صفحه‌هایی که سر می‌زند نظارت کنید.

نوجوان‌ها
نوجوان‌ها را نمی‌توان به راحتی بچه‌های کوچک‌تر از قرار گرفتن در معرض اخبار نگران‌کننده بازداشت. بهترین کار این است که منابع خبری را کنترل شده در اختیارشان قرار دهید. مثلاً اخبار را از رسانه‌هایی دنبال کنید که مطمئنید تصاویر دلخراش یا خشونت‌آمیز را پخش نمی‌کنند. همچنان اجازه ندهید اخبار و رسانه‌ها به‌طور مستمر روشن باشند و بخش عمده‌ی وقت بچه‌ها به شنیدن یا در معرض اخبار بودن بگذرد.
گفت‌وگو با نوجوان‌ها بسیار مهم است چون آن‌ها عموماً مستقل از والدین اخبار را دنبال می‌کنند. دیدگاه و تحلیل‌شان درباره‌ی شرایط را جویا شوید. این گفت‌وگوها به آن‌ها کمک می‌کند مهارت تحلیل و تفکرشان پرورش یابد و به شما امکان می‌دهد بفهمید آن‌ها درباره‌ی موضوع چه‌قدر اطلاعات دارند و از شبکه‌ی دوستان و اطرافیان‌شان چه اطلاعات و تحلیل‌هایی دریافت کرده‌اند. نوجوان‌ها میانه‌ی راه شکل دادن به نظام ارزشی و جهان‌بینی‌شان هستند. در این گفت‌وگوها بر مفاهیمی مثل انصاف، تعهد به واقعیت، دیدن موضوع از زوایای مختلف، شناسایی پیش‌فرض‌های ذهنی و پیش‌داوری‌ها و نظر دادن فراتر از تعصب‌ها تأکید کنید.
رسانه‌های اجتماعی مثل توییتر و فیسبوک و تلگرام منابع خطرناکی برای دنبال کردن اخبار و وقایع به شمار می‌آیند و احتمال مواجهه با محتوای ناخوشایند و خشونت‌بار به مراتب بیش از رسانه‌های رسمی مثل شبکه‌های خبری است.
حتماً به هنگام تماشای اخبار یا تحلیل‌ها فرزندان‌تان را همراهی کنید. کنجکاوی آن‌ها برای اطلاعات بیشتر یا باخبر شدن از گمانه‌زنی‌ها درباره‌ی پیامد اتفاق‌ها را به رسمیت بشناسید و درباره‌ی لزوم خودمراقبتی در بحران‌های اجتماعی با آن‌ها گفت‌وگو کنید؛ این‌که هر کدام از ما باید دایره‌ی اثربخشی‌مان را در نظر بگیریم. به این معنا که وقتی احساس می‌کنیم برای بهبود شرایط کاری از دست‌مان ساخته نیست و مواجه شدن با اخبار و تحلیل‌ها فقط باعث اضطراب‌مان می‌شود، باید اخبار را سنجیده‌تر دنبال کنیم و خود را در معرض بمباران اطلاعاتی قرار ندهیم.

چه‌طور به کودکان و نوجوانان کمک کنیم با شرایط کنار بیایند؟
آرام باشید و سعی نکنید خود را به‌طرزی غیرواقعی خوشحال نشان دهید. این‌که بچه‌ها ببینند ناراحت یا غمگین هستید و حتی گریه می‌کنید اما همچنان شیرازه‌ی امور را به دست دارید، مشکلی ندارد. اما اگر درگیر احساسات شدید هستید، در حضور کودکان احساسات‌تان را تخلیه نکنید.
به فرزند یا دانش‌آموزان‌تان اطمینان دهید که نزد شما در امنیت کامل است. برای این‌که به او اطمینان بیشتری بدهید، از کارهایی که می‌خواهید برای روبه‌رو شدن با شرایط سخت یا حمایت از خود و خانواده‌تان در شرایط غیرعاددی انجام دهید، لیستی آماده کنید. مثلاً کمتر اخبار می‌بینیم، بیشتر با دوستان‌مان معاشرت می‌کنیم، روزی نیم ساعت بیشتر با هم بازی می‌کنیم، فیلم کمدی می‌بینیم، کتاب می‌خوانیم و … این لیست را در صورت لزوم با بچه‌ها مرور کنید. مرور این کارها احساس بهتری به بچه‌ها می‌دهد.
به نظم روزانه توجه کنید. پژوهش‌ها نشان می‌دهند یک راه مهم برای ارتقای احساس امنیت نه فقط در کودکان و نوجوانان که حتی در بزرگسالان داشتن نظم روزانه و روتین است. نظم روزانه به ما این احساس را می‌دهد که روی زندگی شخصی‌مان کنترل داریم و دست‌کم می‌توانیم زندگی روزمره‌مان را به حالت عادی بازگردانیم. مثلاً می‌توانید هر شب سر یک ساعت مشخص شام بخورید، در ساعت مشخصی برای خوابیدن آماده شوید و قبل از خواب کتاب بخوانید.
وقت بیشتری را با هم بگذرانید. کارهای جمعی در خانواده به بچه‌ها احساس امنیت می‌دهد و فرصت خوبی است که از آن‌ها بخواهید احساسات‌شان را بیان کنند.
اگر در محیط پیرامون‌تان اتفاقی افتاده که شما و فرزندتان می‌توانید برای حل مسائل قدمی بردارید، حتماً برای آن برنامه‌ریزی کنید. مثلاً اگر اخبار بد درباره‌ی یک فاجعه‌ی طبیعی مثل زلزله است، یک راه خوب به جای دنبال کردن اخبار از تلویزیون یا رسانه‌های اجتماعی این است که به انجمن‌هایی که در حال کمک‌رسانی هستند مراجعه کنید و ببینید چه‌طور می‌شود به نیازی پاسخ داد.

مراقبت از خودتان را فراموش نکنید
فقط بچه‌ها نیستند که از بحران‌های اجتماعی و خبرهای نگران‌کننده آسیب می‌بینند. بزرگ‌سالان هم در این شرایط نیاز به مراقبت و حمایت دارند. افزون بر این، در شرایطی که خودتان بیش از حد نگران و آزرده‌اید نمی‌توانید منبع آرامش برای فرزندان یا شاگردان‌تان باشید.
· یک راه‌کار مهم این است که در اخبار بد و سپس گفت‌وگو با دوستان، خانواده و اطرافیان درباره‌ی موضوع غرق نشوید. این گفت‌وگوهای مستمر که اغلب به حل موضوع کمک نمی‌کند، می‌تواند نگرانی‌تان را عمیق‌تر کند. بنابراین، در جمع‌های دوستانه به جای تحلیل و بحث و گفت‌وگو فعالیت‌های دیگری را جایگزین کنید.
· فعالیت بدنی و تحرک ابزار خوبی برای رهایی ذهنی است. خودتان را در یک فعالیت ورزشی درگیر کنید.
· با خانواده و کسانی که با آن‌ها احساس صمیمیت می‌کنید وقت بگذرانید و برنامه‌های جمعی بگذارید. وقت‌گذرانی با نزدیکان احساس امنیت و رضایت را افزایش می‌دهد.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما