دسامبر 15
بازدید : 1305
نظرات : بدون دیدگاه
دزدی کردن بچه ها روی احساس شان تاثیر می گذارد

کودکانی که کمتر از چهار سال دارند ممکن است ندانند که نباید آنچه که متعلق به آنان نیست را بردارند. اما وقتی که پنج یا شش ساله شده اید، درست و غلط را می شناسید. بیشتر کودکان مدرسه ای می دانند که نباید چیزی را بدون اجازه گرفتن یا پرداختن قیمت آن بردارند. اما برخی […]

کودکانی که کمتر از چهار سال دارند ممکن است ندانند که نباید آنچه که متعلق به آنان نیست را بردارند. اما وقتی که پنج یا شش ساله شده اید، درست و غلط را می شناسید. بیشتر کودکان مدرسه ای می دانند که نباید چیزی را بدون اجازه گرفتن یا پرداختن قیمت آن بردارند.
اما برخی از کودکان نمی توانند خودشان را کنترل کنند. ممکن است چیزی را که دوست دارند، ببینند و آن را بردارند و در مورد عواقب آن هم فکر نمی کنند. ممکن است به ذهنشان نرسد که برای قرض گفتن آن، اجازه بگیرند یا پول پرداخت کنند. کودکان، وقتی که بزرگتر می شوند، یاد می گیرند که خودشان را کنترل کنند. برخی کودکان ممکن است برای یادگیری خودداری، نیاز به کمک بیشتری داشته باشند.
برخی از کودکان ممکن است به خاطر تقلید از همسالان و به این دلیل که دوستان یا اعضای خانواده شان، دزدی می کنند، این کار را بکنند و بعضی دیگر به خاطر تشویق دوستان.آن ها ممکن است فکر کنند اگر این کار را بکنند، نزد دوستانشان بیشتر محبوب خواهند داشت. انجام دادن هر کاری به خاطر دلایل ذکر شده، فشار جمع نامیده می شود، اما کودکان نباید تسلیم این فشار بشوند.
برخی کودکان به این دلیل دزدی می کنند که احساس می کنند، چیزی در زندگی شان کم است. این کمبود، ممکن است عشق یا توجه باشد. یا چیز های ساده ای مثل غذا یا لباس. آن ها ممکن است عصبانی، غمگین، ترسیده، یا حسود باشند. ممکن است از دزدی به عنوان روشی برای کنار آمدن با این موقعیت استفاده کنند. اما دزدی خلا آن چیز گمشده را پر نمی کند.
کودکان دیگر ممکن است به خاطر دلایل شخصی دزدی کنند.آن ها ممکن است به آنچه که دیگران دارند، حسادت کنند. ممکن است احساس کنند، دیگران دوستشان ندارند و از آن ها چشم پوشی می کنند. یا ممکن است به خاطر مشاجره یا طلاق والدین عصبانی باشند. اما دزدی کردن این مشکلات را حل نمی کند. برخی نیز به قوانین اهمیت نمی دهند.دزدی می کنند، چون فکر می کنند، می توانند از آن قصر در بروند. ممکن است فکر کنند که لیاقت آنچه که دزدیده اند، دارند. اما کودکان باید یاد بگیرند که به قوانین و حق و حقوق دیگران، احترام بگذارند.

برای کودکان مفهوم دزدی را توضیح دهید
آیا تا بحال دزد و پلیس بازی کرده اید؟ خیلی جالب است که وانمود کنید پلیسید و به دنبال دستگیری دزد هستید. حتی می تواند جالب تر باشد که دزد باشید، چیزهایی را بردارید و سعی کنید از دست دوستتان که نقش پلیس را بازی می کند، فرار کنید. البته که شما دزدی نمی کنید. این فقط یک بازی است.
یا درحال بازی بسکتبال ، می توانید توپ را از بازیکن تیم مقابل بدزدید. دزدین توپ به تیم کمک می کند. این بخشی از بازی است.
موارد گفته شده، نمونه هایی اند که در آن ها وانمود کردن به دزدی، اشکالی ندارد، اما حالت های دیگری از دزدی هستند که اشتباه اند.
وقتی کسی آنچه که متعلق به خودش نیست را بر می دارد، دزدی کرده است.شیئی که دزدیده شده می تواند به کوچکی آب نبات یا به بزرگی اتوموبیل باشد. می تواند از یک مغازه برداشته شده باشد یا از خانه. اما در هر صورت دزدی نامیده می شود.
دزدی ایده ها و کلمات هم امکان پذیر است. برای مثال اگر کسی دفتر مشق شما را بردارد و به معلم بگوید که خودش آن ها را نوشته است. این هم نوعی دزدی است. تصور کنید که چقدر عصبانی می شوید اگر این اتفاق برای شما بیفتد!

اگر دزدی کنید، چه اتفاقی می افتد؟
دزدی باعث مشکلات زیادی می شود. فرض کنید کودکی، مدادی را در مغازه می بیند و تصمیم می گیرد که آن را بردارد. اگر دستگیر شود، ممکن است صاحب مغازه او را از ورود به مغازه منع کند. ممکن است به پدر و مادر کودک اطلاع دهد. امکان دارد که کودک، ملزم به پرداخت پول برای مداد شود و پای پلیس هم به خاطر دزدی، که جرم محسوب می شود، می تواند به این قضیه باز شود. او ممکن است بازداشت شود، خصوصا اگر سابقه دزدی داشته باشد، نیز ممکن است مشکلات بیشتری برایش پیش بیاید. امکان دارد به دادگاه کشیده شود و به خاطر دزدی جریمه شود. مثلا ملزم شود برای مدتی در جایی کار کند تا خطایی که کرده را جبران کند.

دزدی کردن بچه ها روی احساساتشان تاثیر می گذارد
کسی که دزدی می کند در حین انجام کار بسیار مضطرب است. اگر کودک بتواند از آن قصر در برود، ممکن است در ابتدا احساس آرامش کند. بعد ها، چون می فهمد کاری که کرده اشتباه بوده، احساس بدی پیدا می کند.حتی ممکن است بترسد که کسی از رازش خبردار شود. او انکار خواهد کرد. اما دروغ گفتن، تنها همه چیز را بدتر خواهد کرد.
کودکانی که دستگیر می شوند، احتمالا بسیار خجالت زده می شوند. و بعد ها ممکن است احساس شرمندگی کنند، چون خانواده شان را سرشکسته کرده اند. ممکن است احساس کنند که دیگر هیچ کس به آن ها اعتماد نخواهد کرد. ممکن است احساس حماقت و اضطراب کنند. اگر زندان بیفتند، چه؟ اگر معلم مورد علاقه شان بفهمد، چه؟ اگر دوستانشان را از دست بدهند، چه؟
اما حتی اگر چنین احساساتی هم پیدا نکنند، دزدی کردن هنوز هم اشتباه است. چرا؟ دزدی کردن عواقب جدی به همراه دارد و به همه صدمه می زند:

  • دزدی باعث ایجاد یک مشکل جدی در خانواده می شود.
  • مغازه دار ها باید هزینه بیشتری صرف محافظت از مغازه شان کنند، بنابراین باعث می شود که قیمت ها بالا بروند.
  • اعتماد بین کودکان از بین می رود.
  • مردم، وقتی که همواره نگران دزد اند، دیگر احساس امنیت نمی کنند.
  • دزدی حتی می تواند به خشونت بیانجامد. برخی از کودکان ممکن است برای حفاظت از لباس ها و جواهراتشان در مقابل کودکانی که
    قصد دزدی دارند، با خود اسلحه حمل کنند.که این می تواند به ایجاد مشکلات بیشتری بیانجامد.

اگر کسی را می شناسید که دزدی می کند چه کار باید بکنید؟
اگر کسی را می شناسید که دزدی می کند، نباید بی اعتنا باشید. این شبیه این است که بگویید، دزدی اشکالی ندارد. شما می توانید به او بگویید که دزدی کار بدی است یا اینکه بگویید که نگران او هستید که البته ممکن است، عصبانی شود. بهتری است که به پدر و مادر، معلم، مشاور یا هر کس دیگری که معتمد شماست، اطلاع دهید. سپس بقیه کارها را به بزرگترها واگذار کنید تا خودشان درباره آن تصمیم گیری کنند.
با کودکانی که دزدی می کنند، معاشرت نکنید. کار عاقلانه ای نیست که تنها به خاطر این که دوستتان را از دست ندهید یا تنها نمانید، با هر کسی معاشرت کنید. عقل و منطقتان را دنبال کنید و به کاری که ممکن است به دیگران آسیب بزند، دست نزنید. آنچه که می دانید درست است را انجام دهید.
اگر کسی در حین دزدی دستگیر شود، شما ممکن است تنها به خاطر این که در حین ارتکاب جرم با او همراه بوده اید، به دردسر بیفتید.

چه زمانی دزدی کردن بچه ها عادت می شود؟
برخی از کودکان، وقتی برای اولین بار دزدی می کنند احتمال دارد، آن را برای دومین و سومین بار نیز انجام دهند، تا زمانی که تبدیل به عادت شود. کسانی که به طور مکرر دزدی می کنند، اغلب به راه های بد دیگر نیز کشیده می شوند. می توانند دروغ بگویند، دعوا کنند یا دست به خیانت بزنند. آن ها ممکن است قوانین را نادیده بگیرند و به حقوق دیگران بی احترامی کنند.
اما حتی اگر دزدی کردن بچه ها عادت شده باشد، کودکانی که دزدی می کنند، می توانند مسیرشان را تغییر بدهند. بعضی اوقات کودکان مرتکب اشتباه می شوند، اما همواره راه هایی برای بازگشت به مسیر درست وجود دارند. کودکان می توانند از والدین درخواست کمک کنند. والدین، مشاور ها، و دیگر بزرگسالان می توانند، در حل مشکلاتی که از همان ابتدای امر کودکان را به سمت دزدی کشانده اند، به آن ها کمک کنند. کودکان می توانند تشخیص خوب از بد، خودداری کردن، و حل مشکلات، بدون متوسل شدن به دزدی، را یاد بگیرند.
وقتی که کودکان صداقت داشته باشند و از آنچه که می دانند درست است پیروی کنند، درباره خودشان احساس بهتری می کنند و خوشحال تر می شوند. آموختن نحوه دستیابی به خواسته هایشان -بدون اینکه لازم باشد دست به دزدی بزنند- می تواند آرامش بسیاری به آن ها بدهد.

نویسنده این مطلب :

خانم خوش بیانی

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما