روش خلاق برای تعلیم و تربیت مستلزم آن است که کودکان برای تجربیات جدید آزاد باشند، برایهر پدیدهای ذهن باز داشته باشند و مشتاق باشند تا برای هرکاری در زندگی وارد سرزمینها و قلمروهای جدیدی بشوند. این امر بهاین معناست که والدین نباید برای کودکان عنوان تعیین کنند، بلکه تمایلات ذاتی آنها را برایهر چیزی […]
روش خلاق برای تعلیم و تربیت مستلزم آن است که کودکان برای تجربیات جدید آزاد باشند، برایهر پدیدهای ذهن باز داشته باشند و مشتاق باشند تا برای هرکاری در زندگی وارد سرزمینها و قلمروهای جدیدی بشوند.
این امر بهاین معناست که والدین نباید برای کودکان عنوان تعیین کنند، بلکه تمایلات ذاتی آنها را برایهر چیزی و برای هر کاری تشویق کنند، بهتمایلات آنها و بهتمایلات خلقت و هستی توجه داشته باشند.
این امر یعنی اینکه از چنین عنوانهایی استفاده نکنند: کوچکترین فرزند، بزرگترین فرزند، باهوش، دختر بابا، خوشگله، ناسازگار، تنبل، کُندذهن، بدذات، شلوغ، خجالتی، هنرمند، ریاست طلب یا هر عبارت دیگری که استفاده میکنید.
در هر روز خاصی، کودک خلاق میتواند واجد همۀ موارد بالا باشد و یا هیچکدام از آنها نباشد. در طول یک روز کودک میتواند هندبال بازی کند، شطرنج بازی کند، احساس تنبلی کند، بعد بخواهد نقاشی کند. در یک لحظه تنبل و لحظۀ بعد فوقالعاده پرانرژی.
والدین بهندرت اجازه میدهند بیش از یک کودک از عنوانی که آنها انتخاب کردهاند استفاده نمایند. غالباً این عنوانها علیرغم اینکه کودکان سعی میکنند آنها را تغییر دهند بر روی کودکان باقی میمانند.
بهمحض اینکه کودکان عنوانی را که برای آنها انتخاب کردهاید میپذیرند، تسلیم آنها شده و تبدیل بهافرادی غیرخلاق میشوند که واقعاً نمیخواهند باشند. منطق ذاتی آنها بهآنها میگوید، وقتی همیشه همه مرا اینگونه تلقی میکنند، چرا دعوا کنم؟
طولی نمیکشد که این کودکان همان چیزی میشوند که برایشان تعیین کردهاید و نیروی خلاقیت آنها خیلی زود متوقف میشود و طوری زندگی میکنند که شما برای آنها تعیین کردهاید. خلاقیت مستلزم آن استکه کودکان خود را محدود بهیک عنوان ندانند، بلکه خود را برایهر کاری توانمند ببینند.