
نالیدن و اعتراض، اعصاب پدر و مادر پرمشغله را بههم میریزد. اگر اعتراض در کودکتان مزمن است، نگران نباشد. اعتراض در میان کودکان بسیار معمول است؛ زیرا اغلب احساس بیاختیاری میکنند. آنان باید با همشیرها در خانه و با همسالان در مدرسه برای بهدست آوردن لطف بزرگسالان رقابت کنند. هستی کودکان بیآنکه برای اعتراض فرصتی […]
نالیدن و اعتراض، اعصاب پدر و مادر پرمشغله را بههم میریزد. اگر اعتراض در کودکتان مزمن است، نگران نباشد. اعتراض در میان کودکان بسیار معمول است؛ زیرا اغلب احساس بیاختیاری میکنند. آنان باید با همشیرها در خانه و با همسالان در مدرسه برای بهدست آوردن لطف بزرگسالان رقابت کنند.
هستی کودکان بیآنکه برای اعتراض فرصتی داشته باشد، بهسبب ناخشنودیها و کینهورزیهایش میسوزد؛ و نمیگذارد ارتباطهای سالم برقرار کند. روش مدیریت اعتراض کودک باعث میشود آن را بهابزاری برای ارتباطات کارآمد بدل سازیم.
• در برابر معترضان آرامش خود را حفظ کنید
وقتی کودک با اعتراض از آموزگار، خواهر – برادر یا حتی خود شما نزدتان میآید، آرامش خود را حفظ کنید؛ حتی اگر فکر میکنید دارید میترکید، واکنش تند نشان ندهید؛ و نگذارید هیجاناتتان بر پاسخ شما تاثیر بگذارند.
بدانید این کار کمک بهجریان یادگیری برای کودکان است. کودک با تاکید بر باورهایش اعتماد به نفسش را رشد میدهد. معترضان میخواهند اینگونه بیندیشند: من مهم هستم و برای خودم حقوقی دارم.
• به ریشۀ اعتراض کودک توجه کنید
بسیار مهم است که به کودک یاری رسانید هدف اعتراضش را تعریف کند. آیا با اعتراضش دارد کینهورزشاش را نسبت به برادر کوچک تازه به دنیا آمدهاش نشان میدهد؟ با اینکه نیاز دارد در دیدگاه چیرهگر خواهر بزرگترش تغییری پدید آورد؟
آیا چون نمیداند چگونه باید در زمین بازی با همسالانش بازی کند، معترض است؟ یا اینکه چون به نظرش قانونهای مدرسه بسیار محدود کنندهاند؛ یا آموزگارش بسیار سختگیر است، اعتراض دارد؟
• به او راههای پسندیده و مناسب را برای نشان دادن اعتراض بیاموزید
اگر اعتراض وی از خشم ریشه میگیرد، راه مناسب تخلیۀ آن را به او یاد دهید؛ برای نمونه، دوچرخه سواری یا لگد زدن به توپ؛ اما اگر دلایل معتبری پشت اعتراضش است، درست به سخن او گوش دهید تا نیازهای درونیاش را بشناسید.
به او کمک کنید تا اعتراضها و درخواستهایش را به روشی بیان کند که به ایجاد ناخشنودی یا موضع دفاعی شنونده نینجامد.
برای تغییر شیوۀ ارتباطی معترض بسیار مهم است که با او همدلی کنید. او از چه نیازهای عاطفی زیربنایی سخن میگوید؟ آیا به گمانش در خانواده به او ارزشی نمینهند؟ آیا دوستان نامطمئن یا همسالانی که نادیهاش بگیرند، دور و برش را گرفتهاند؟ اگر موارد زیربنایی را در نظر داشته باشید شاید اعتراض بهخودی خود از بین برود.
قانون طلایی را به کار برید
زمان آموزش ارتباطات به کودکان، قانون طلایی را به کار ببرید. قانون طلایی میگوید: آنگونه با دیگران رفتار کن، که دوست داری با تو رفتار شود.
هنگامی که از احساس کودک آگاه میشوید و ریشۀ اعترا وی را کشف میکنید، از نقش گذاری بهره ببرید؛ یعنی با بازی کردن نقشهای گوناگون، شیوۀ ارتباط مناسب را به او یاد دهید.
به او بیاموزید که اعتراضش را با بهکارگیری این قانون طلایی بیان کند. اگر مادر یا پدر بود، دوست داشت با او چگونه حرف بزنند؟ اگر خواهر یا برادر یا دوست همسالش بود، چطور؟
آیا میتواند اعتراضش را بهگونه ای بگوید که احتمال عملی شدن آن از احتمال ناراحت شدن شنونده بیشتر باشد؟ بهجای اعتراض و گفتن: چرا ما هرگز شامی رو که من دوست دارم، نداریم؟ میتواند بگوید: من ماکارونی دوست دارم. میشه امشب شام ماکارونی بخوریم؟
پس از اینکه کودک روشهای مناسب بیان دیدگاههایش را بیتاثیر از شیوههای ناخوشایند اعتراض ویرانگر تمرین کرد، دیگر باید با او معاملهای بکنید. به او بگویید تنها زمانی بهاعتراضش گوش میدهید که آن را بیتوهین یا تهدید کسی بگوید.
سپس همیشه این قانون را رعایت کنید و اگر باز هم بهشیوهای ناخوشایند و ویرانگر اعتراض کرد بگویید: میتونی اون رو دوباره بهشکلی که، نه
به کسی توهین بشه نه کسی رو عصبانی کنه، بگی؟
ما به این نتیجه رسیدهایم که اگر همواره این قانون را رعایت کنید، پس از مدتی کودک یاد میگیرد بهشیوه ای مناسب و پسندیده و کارآمد و بیتهدید کسی، نیازشان را درخواست کند.