
پیامبر بزرگوار ما اگر میدید که کودکی غمگین است، به سرعت آن کودک را از رنج و غم رها می کرد و هر طور شده بود، دوباره شادی را به قلب کوچک آن کودک باز می گرداند. پیامبر(ص) از کنار کودکان غمگین بی تفاوت نمی گذشت و حتما کاری می کرد.
کودکان، خیلی زود شاد و خندان
می شوند و خیلی زود هم گرفتار اشک و اندوه می گردند. با گرفتن یک شکلات یا دیدن یک
لبخند و یک رفتار مهربانانه، احساس خوشحالی می کنند و از آن طرف هم با از دست دادن
یک اسباب بازی یا به خاطر یک زمین خوردن ساده، بلافاصله ناراحت می شوند و اشک می
ریزند.
به همین دلیل، ما باید همیشه
مراقب رفتارمان با کودکان باشیم. باید بدانیم که کمترین بی مهری و آزار ما، آنان
را سخت آشفته و غمگین می سازد. باید از رفتارهای تلخ با آنان دوری کنیم. اگر هم
دیدیم که آنها به هر دلیلی غمگین و افسرده اند، باید هر طور شده تیرگی غم را از
دلشان برطرف کنیم. قلب کوچک کودکان، گنجایش غم و اندوه را ندارد. وقتی آنها غمگین
می شوند، مثل آن است که آتش بزرگی در یک کلبه ی کوچک بیفتد.
پیامبر بزرگوار ما اگر میدید
که کودکی غمگین است، به سرعت آن کودک را از رنج و غم رها می کرد و هر طور شده بود،
دوباره شادی را به قلب کوچک آن کودک باز می گرداند. پیامبر(ص) از کنار کودکان
غمگین بی تفاوت نمی گذشت و حتما کاری می کرد. در زمان حضرت، کودکی به نام ابوعمیر
بود که بلبل زیبایی داشت. بلبل ابوعمیر، پس از مدتی مریض شد و مرد. ابوعمیر از مرگ
بلبل، خیلی ناراحت شد. رسول خدا(ص) برای شاد کردن ابوعمیر، رو به او کرد و به شوخی
فرمود: «ای ابوعمیر! بلبلت چه شد؟»
ابوعمیر از دلجویی پیامبر(ص)
خوشحال شد و غم مرگ بلبل را از یاد برد.