وقتی نظارت بر رفتار و حالات دانش آموزان در مدارس باشد، آنان میتوانند والدین را نیز در جهت رفتار و حالات فرزندانشان بگذرانند و یک همکاری و تعامل خوبی در این زمینه ایجاد میشود.
با وجود به افزایش و گستردگی انواع مواد مخدر صنعتی، شیمیایی و حتی دخانیات در جامعه و این که خانوادهها بیش از سایر آحاد کشور در برابر اعتیاد آسیب پذیر می شوند، ضرورت دارد با توجه به مدیریت خوب برای بحث اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر، آموزش و پرورش با اولیای دانش آموزان مشارکت بیشتری داشته باشد.
بیشترین الگو پذیری افراد از درون مدرسه شکل می گیرد، وقتی همکاری و مشارکت در مورد آشنایی با انواع مواد مخدر، راههای پیشگیری، درمان، کنترل و غیره مدیران مدارس همه مقاطع تحصیلی با خانواده ها انجام شود نیمی از رویکرد مبارزه اجتماعی با مواد مخدر تحقق می یابد.
از آموزش و پرورش انتظار است که بحث نظارت بر رفتار و حالات دانش آموزان را نیز بیشتر کند زیرا خانواده ها دغدغههایی در زندگی دارند که گاهی در این مورد کم توجهی می شود، وقتی نظارت در مدارس باشد، آنان میتوانند والدین را نیز در جهت رفتار و حالات فرزندانشان بگذرانند و یک همکاری و تعامل خوبی در این زمینه ایجاد میشود.
آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد بیشتر دختران و زنان را درگیر می کند، وقتی مصرف مواد مخدر صنعتی و شیمیایی در جامعه زیاد باشد، زنان قربانی آسیب های اجتماعی ناشی از اعتیاد می شوند. در حال حاضر بحث اعتیاد دختران و زنان در کشور افزایش یافته در حالی که آنان نیاز به حمایت دارند، باید وقتی مورد درمان قرار می گیرند و دوباره به آغوش جامعه و خانواده باز میگردد، تحت حمایت و مشاوره قرار گیرند و رها نشوند.
لازم است در راستای اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر نیز مراکز ترک اعتیاد حرفههای علمی و اصولی در مورد روشهای ترک و بهبودی کامل و امیدوار شدن معتاد به زندگی دوباره ببینند و تحت نظارت باشند. همه وظیفه دارند به بحث اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر توجه بیشتری کنند و به راحتی از این مسئله عبور نکنند.
شکست تحصیلی، نداشتن احساس تعهد به مدرسه، نداشتن رابطه صمیمانه بین اولیای مدرسه، داشتن دوستان مصرفکننده مواد، رفتارهای مشکل ساز زود هنگام، محله زندگی پرآسیب اجتماعی و غیره از جمله دلایل مهم گرایش کودکان به مصرف موادمخدر صنعتی و شیمیایی است. خانواده و مدرسه باید به کودکان آموزش دهند که در برابر قبول مصرف موادمخدر مقاومت کنند، اگر مقاومت کودکان و نوجوانان در این زمینه بالا برود، نرخ اعتیاد در میان آن ها کاهش پیدا خواهد کرد.
در سطح جامعه مشاهده میکنیم که خانوادهها و هم نهادهایی مانند مدرسه که کودکان و نوجوانان زیاد با آن سر و کار دارند در ارتقای آگاهی و پیشگیری از اعتیاد کوتاهی کردهاند. درحالی که به راحتی میشود برنامهای مناسب تدوین کرد و مهارت نه گفتن را به کودکان و نوجوانان آموخت.
مصرف مواد مخدر به ویژه در نوجوانان با مجموعهای از آسیبها و مشکلات حوزه سلامت عمومی همچون اختلالات رفتاری و روانی و بیماریهای منتقله همراه است، به علاوه شروع مصرف مواد از دوره نوجوانی به شدت عوارض اجتماعی ناشی از مصرف را تشدید کرده و مانع شکل گیری مهارتهای لازم برای یک زندگی مولد میشود. افرادی که به انواع مواد مخدر اعتیاد پیدا کردهاند، اغلب اولین تجربهشان را به صورت تفریحی و در دوران نوجوانی کسب کرده بودند و به تدریج اعتیاد آنان از حالت تفریح خارج شده و با تکرار و زیاد شدن میزان مصرف معتاد شدهاند.
از آن جایی که مصرف مواد مخدر صنعتی و شیمیایی بویژه روان گردانها همیشه رو به افزایش است، نوجوان نیز ابتدا با مقداری کم شروع میکند و چون با گذشت زمان، مقدار کم اولیه نیاز جسمی او را تامین نمیکند، مجبور میشود یا مقدار مصرف را افزایش دهد و یا فاصله زمانی مصرف را کوتاه تر کند که در نهایت منجر به وابستگی شدید او به مواد و اعتیاد او میشود. برای تحقق رویکرد اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر، خانوادهها میتوانند با برقراری روابط سالم بین اعضای خود و آموزشهای صحیح و زودهنگام فرزندان خود، آنان را از ابتلا به بسیاری از معضلات و گرفتاریهای گوناگون اجتماعی نجات دهند.
نباید نقش خانوادهها را در مقابله با اعتیاد دست کم گرفت، خانوادهها میتوانند در جلوگیری از مصرف مواد اعتیادآور توسط فرزندان و پیشگیری از بسیاری از آسیبهای اجتماعی که میتواند در جامعه گریبان گیر نوجوانان و جوانان شود نقش موثر و بسیار مهمی ایفاء کنند.