
به طور سنتی، مادرها وظیفه آموزش کودک را بر عهده دارند، اما گاهی پدرها هم دوست دارند در این امر دخالت داشته باشند. بعضی رفتارها و کارهای کوچکتر و به ظاهر کماهمیتتری هم وجود دارند که کودک باید به تدریج آن ها را از کسی یاد بگیرد. زمان استراحت و خواب، نوع غذا خوردن، بازی کردن، […]
به طور سنتی، مادرها وظیفه آموزش کودک را بر عهده دارند، اما گاهی پدرها هم دوست دارند در این امر دخالت داشته باشند. بعضی رفتارها و کارهای کوچکتر و به ظاهر کماهمیتتری هم وجود دارند که کودک باید به تدریج آن ها را از کسی یاد بگیرد. زمان استراحت و خواب، نوع غذا خوردن، بازی کردن، حرف زدن و چیزهایی از این قبیل، مسائل روزمرهای هستند که کودک در سالهای اول زندگی باید یاد بگیرد.
در خانههایی که پدر با کودک بیشتر بازی میکند و ارتباطش با کودک در زمینه بازیهای فکری، ورزش کردن، دویدن و محبت کردن است، والدین با هم همکاری مناسبتری در تربیت کودک دارند و مادر راحتتر میتواند به کودک آموزشهای لازم را بدهد. در این خانوادهها اغلب اختلاف کمتری هم در زمینه تربیت کودک وجود دارد. تا قبل از مدرسه، کودکی که تنها با والدین خود ارتباط دارد هم نیاز به آموزش و تربیت دارد.
در نقطه مقابل، در خانههایی که پدر سعی دارد در آموزش کارهایی مانند مراقبتهای روزمره مثل حمام کردن و استفاده از دستشویی، مسواک کردن، آمادهکردن غذا و چیزهایی از این قبیل دخالت کند، بعد از یک سال اختلافهای بیشتری بین والدین در زمینه تربیت کودک به وجود آمده است. در این خانوادهها والدین بیشتر از هم در زمینه تربیت کودک ایراد میگیرند و نحوه آموزشهای یکدیگر را زیر سوال میبرند. مخالفتهای والدین در موضوعات مختلف رفتاری در این خانوادهها آشکارتر و حتی گاه به صورت جر و بحثهایی در حضور کودک هم مشاهده شد؛ که این موضوع کاملا بر تربیت کودک تاثیر منفی خواهد گذاشت.
بسیاری از والدین میگویند که میخواهند تربیت کودک را به طور مشترک و با همراهی یکدیگر انجام دهند، اما در عمل این اتفاق کمتر رخ میدهد. بهتر است یکی از والدین کودک نقش یک مربی را داشته باشد و والد دیگر صرفا نقش همراهی و کمک کردن را به عهده بگیرد. بهتر است مادر به علت ارتباط بیشتر با کودک این نقش اصلی را برعهده بگیرد و پدر نظراتش را در مورد تربیت کودک تنها با مادر در میان بگذارد و خود سعی نکند به روش خود به کودک آموزش دهد.
مشاورههای قبل از بارداری و آموزش والدگری قبل از بچهدار شدن یا حتی حین آن میتواند به والدین در مورد روش مناسب تربیت کودک کاملا کمک کند و به آن ها اجازه دهد تا از تعارضات احتمالی جلوگیری کنند. نکته بسیار مهم در مورد این مشکلات این است که تفاهم نداشتن در روش تربیت کودک حتی ممکن است به تفاهم نداشتن در زندگی مشترک والدین هم منجر شود؛ مسئلهای که میتواند تاثیر مخرب بیشتری در تربیت کودک داشته باشد. بسیاری از کودکان در سالهای قبل از مدرسه، کاملا مشکلات بین والدین را میفهمند و در صورتی که احساس کنند خودشان یا موضوعی مربوط به آن ها باعث به وجود آمدن مشکل بین والدینشان شده ممکن است احساس سرخوردگی یا گناه کنند.