ژانویه 14
بازدید : 693
نظرات : بدون دیدگاه
تربیت حوصله می خواهد!

پدر و مادرها امروز نه تنها به اندازه سابق از کمک های سایرین برخوردار نیستند، بلکه با اجتماعی روبرو هستند که به ستیز با ارزش های مورد باور آن ها برخاسته است. تلوزیون، سینما، سرکشی و قانون شکنی را رواج می دهند. دوستان هم سن و سال، پیش از هر عاملی بر رفتار و طرز […]

پدر و مادرها امروز نه تنها به اندازه سابق از کمک های سایرین برخوردار نیستند، بلکه با اجتماعی روبرو هستند که به ستیز با ارزش های مورد باور آن ها برخاسته است. تلوزیون، سینما، سرکشی و قانون شکنی را رواج می دهند. دوستان هم سن و سال، پیش از هر عاملی بر رفتار و طرز تلقی های کودکان تاثیر می گذارند و اغلب به ارزش هایی بها می دهند که آشکارا با آنچه ما می خواهیم فرزندانمان یاد بگیرند و با اصول تربیت فرزندان شایسته در تضاد است.

 

بچه ها در حضور دوستانشان، راحت تر قانون شکنی می کنند و مقررات را زیر پا می گذارند. در این باره پدری تعریف می کند:

«می بینیم میان ارزش های مورد نظر من و ارزش هایی که فرزندانم از دوستانشان کسب می کنند تفاوت بارزی وجود دارد. خود من طور دیگری تربیت شدم. یاد گرفتم که ناظر و قاضی اعمال خود باشم. (خوب درس بخوان تا شغل خوب پیدا کنی، آدم خوبی باش تا به بهشت بروی)، اما برای بچه های امروز هر احساس خوبی، خوب است. نفس کار مهم نیست، و مهم نیست که خلاف کنند و به دردسر بیفتند. برای بچه های ما اخلاق در ارضاء فوری خلاصه شده است. خوش باش که دم را غنیمت است.»

 

بچه های امروز بیش از بچه های سال های گذشته به هم سالان خود وابسته اند. خود والدین هم بخشی از مسئله هستند. بسیاری از والدین زمانه ی ما به تربیت فرزندان شایسته، آن طور که باید و شاید بها نمی دهند و حاضر نیستند وقت و نیرویشان را برای اصلاح و تربیت فرزندشان صرف کنند. در همین رابطه پدری می گوید: «از گفتنش شرم دارم، اما متاسفانه حوصله تربیت فرزندانم را ندارم، نیرویش را ندارم.» متاسفانه بسیاری از والدین در برابر خواسته های نامشروع و ناصواب فرزندان خود توان مقاومت و حوصله بگو مگو ندارند. بسیاری از آن ها نمی توانند الگوی مناسبی برای تربیت  فرزندان شایسته  خود باشند.

 

پدر و مادر هر دو در این امر موثر هستند و به یک میزان نقش دارند لیکن به دلیل این که ارتباط مادر با کودک بیشتر از پدر است و زمان بیشتری را با کودک سپری می‌کند، تأثیر تربیتی مادر بیشتر است. پدر زمان کمتری با کودک همراه است و در این زمان ممکن است مسائل کمتری پیش بیاید که نیاز به اعمال اصول تربیتی داشته باشد لیکن مادر به دلیل این که زمان بیشتری با کودک است مسائل بیشتری را شاهد است که نیاز به اعمال نکات تربیتی دارد و به دلیل همین ارتباط بیشتر مادر با کودک طبیعتا تربیت کودک بیشتر با مادر است. این به این معنی نیست که پدر نقشی نداشته و باید خود را کنار بکشد بلکه توصیه این است که حتی اگر پدر از کودک دور است در مواقعی که حضور دارد در هماهنگی با اصول تربیتی مادر کوشا باشد و در این زمینه نظر دهد.

 

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما