تشویق کردن بچهها به آن ها انگیزه میدهد. آن ها وظیفهشان را بهتر انجام میدهند تا از طرف ما تشویق شوند. اما وقتی تشویق شدن برای کودک عادی شود، مسلما به مرور کارکردش را هم از دست میدهد. برای مثال اگر در تشویقهایمان بهکرات کودکی را باهوش بنامیم، کودک به مرور به خودش میقبولاند […]
تشویق کردن بچهها به آن ها انگیزه میدهد. آن ها وظیفهشان را بهتر انجام میدهند تا از طرف ما تشویق شوند. اما وقتی تشویق شدن برای کودک عادی شود، مسلما به مرور کارکردش را هم از دست میدهد.
برای مثال اگر در تشویقهایمان بهکرات کودکی را باهوش بنامیم، کودک به مرور به خودش میقبولاند که باهوش است، بنابراین عملا دیگر تلاشی در کار نیست. به جای تحسین کودک، روش انجام کارش را تحسین کنید. مثلا به جای این که بگویید «تو خلاقی» با صراحت بگویید «راه حل خوبی برای انجام کارت پیدا کردی و بهت افتخار می کنم که مسیر درست رو پیدا کردی.»
هرچه تحسین، اختصاصی تر شود، تاثیر آن بیشتر خواهد بود، زیرا فرد درست بودن کارش را بهتر درک کرده و آن کار را به مراتب بیشتر انجام می دهد، به عنوان مثال اگر بگویید؛ از اینکه تکالیف ات را به این خوبی انجام دادی، خیلی مرا خوشحال کردی، ممنونم.
در رهنمودهای کتاب خدا و ائمه (ع)، تشویق و ترغیب مقدم بر تنبیه است. امام علی (ع)، در فرمایشی به این اصل به خوبی اشاره میفرمایند: «به وسیله خوبی با بدی بستیزید. (در برابر بدی مردم خوبی کنید).»