فرض کنید که فرزندتان را صبح پارک برده اید و عصر، او دوباره بهانه پارک رفتن را میگیرد. شما به او میگویید که تازه پارک بودهاید و باید برای پارک رفتن تا فردا صبر کند. او پا به زمین میکوبد و خواستهاش را با گریه تکرار میکند. واکنش شما چیست؟ تسلیم میشوید؟ عصبانی میشوید و […]
فرض کنید که فرزندتان را صبح پارک برده اید و عصر، او دوباره بهانه پارک رفتن را میگیرد. شما به او میگویید که تازه پارک بودهاید و باید برای پارک رفتن تا فردا صبر کند. او پا به زمین میکوبد و خواستهاش را با گریه تکرار میکند. واکنش شما چیست؟ تسلیم میشوید؟ عصبانی میشوید و فرزندتان را تنبیه میکنید؟ به او بیمحلی میکنید و از خانه بیرون میروید؟
اگر روش مواجهه شما با فرزندتان چنین است، باید بگوییم که مادر خوبی نیستید! فرزند داشتن یک چالش بزرگ در زندگی هر زن و مردی است. باید بخش زیادی از انرژیتان را صرف کنترل خود، انتخاب بهترین روش تربیتی و تفکر درباره مشکلات والد و فرزندی کنید و در عین حال سعی کنید با همسرتان در تربیت فرزند هماهنگ بوده و خود را به روز و منعطف نگه دارید.
مسلم است که خیلی وقت ها نمیتوانید همه این قواعد را رعایت کنید و در نتیجه احساس میکنید رشته کار از دستتان در رفته. اما برآیند رفتار شما باید از شما یک والد قاطع و مهربان بسازد. هر کدام از این دو ویژگی بدون دیگری، مخرب است. یک والد خوب کسی است که در عین قاطعیت با محبت باشد و قوانین و قواعد تربیتی را با جدیت مشخص کند، در کلام و رفتارش قاطع باشد و بر کاری که درست است پافشاری کند؛ اما نه با خشونت، زور یا پرخاشگری.
شما باید در عین محبت و حمایتگری از فرزندتان، قواعد تربیتی را رعایت کنید و اگر دلیلی برای حفظ این قاطعیت وجود نداشته باشد، از مواضع خود کوتاه بیایید. در واقع مثل این است که چارچوبی برای رفتار کردن به فرزند خود بدهید و با مهربانی مراقب باشید که فرزندتان در این چارچوب رفتار کند و هر جا اشتباه کرد، او را به مسیر درست هدایت کرده یا مسیر را بر اساس اقتضائات موجود تغییر دهید.
فرزندان این مادر با این که محبت و صمیمیت زیادی از والد خود دریافت میکنند لوس بار نمیآیند. برای آن که یک مادر قاطع و مهربان باشید: به خواستههای کودک به صورت متعادل توجه کنید و از اینکه تمام خواستههای کودک را برای ساکت کردن او بپذیرید خودداری کنید. با فرزند خود صمیمیباشید اما همیشه جایگاه بزرگتری و غالب بودن خود را حفظ کنید. صبر و تفکر را هر لحظه با خود تمرین کنید.
به جای عصبانی شدن باید ناراحتی خود را با نگاه یا گفتن کلماتی که عاری از خشونت و تحقیر هستند بیان کنید. مواضع تربیتی تان را درست انتخاب کنید و آن ها را تحت فشار، اصرار یا بدرفتاری بچه ها، زیر پا نگذارید. به کودک وعده ای ندهید که از پس انجام آن بر نیایید.
مهمترین ویژگی یک والد خوب، احساس امنیت دادن به کودک است. این امنیت هم در امنیت روانی، هم در امنیت فیزیکی و هم در امنیت عاطفی تعریف میشود. به اندازه کافی به فرزند خود توجه داشته باشید. توجه زیاد از حد، میشود کنترل و توجه کمتر از حد، میشود سهلگیری و بیخیالی.
«مادر کامل» یا مادر بی عیب و نقص همیشه و در هر لحظه از کودکش مراقبت می کند، یک لحظه او را تنها نمی گذارد و به هیچ چیز دیگری حتی خودش توجه نمی کند و در واقع زندگی خود را وقف کودکش کرده است. افتخار این مادر این است که فرزندم بدون اینکه نیاز خود را به زبان نیاورد، من آن را برآورده می کنم و نمی گذارم آب در دل کودکم تکان بخورد. این مادر و فرزند هرگز روی آرامش را نمی بینند و عملا پدر نیز از چرخه زندگی حذف می شود و یا همکار مادر می شود. این فرزند در آینده نه چندان دور، آمادگی و توان برخورد با مشکلات را ندارد و به شدت وابسته به والدین است.
امـــا؛
«مادر کافی» مادری است که با دانش و محبت، عاشق فرزند خود است، او را تشویق می کند، به موقع به او بی اعتنایی می کند و گریه ها و درخواست های او را نادیده می گیرد و گاه به درستی و به روش علمی او را تنبیه می کند، به خود و همسرش احترام می گذارد و برای تفریح و شادی خود و خانواده وقت صرف می کند و زمان کافی هم برای فرزندش می گذارد، نه تمام وقت و زندگی خود را. این مادر، یک مادر با اعتماد به نفس، آگاه، دلسوز و به اندازی کافی خوب است که به فرزندش می آموزد که چگونه مشکلات اطراف را بشناسد و از خود در برابر آن ها دفاع کند و در مواقع ضعف، از والدین کمک بگیرد. در چنین خانواده ای پدر و مادر با لذت و آرامش، رشد و شکوفایی فرزند خود را تماشا می کنند نه با استرس و نگرانی در تمام لحظات.