دوره بلوغ نیازهایی برای نوجوان ایجاد میکند که باید به آن ها پاسخ داد. استقلال و آزادیهای مشروع و متناسب تنها یکی از این نیازهاست و والدین باید درباره تغذیه، پوشاک، استحمام، نظافت فردی، ورزش، گردش، روابط خانوادگی و دوستانه او نیز توجه کافی داشته باشند.رفع نشدن یک یا چند نیاز خاص یا ارضا و […]
دوره بلوغ نیازهایی برای نوجوان ایجاد میکند که باید به آن ها پاسخ داد. استقلال و آزادیهای مشروع و متناسب تنها یکی از این نیازهاست و والدین باید درباره تغذیه، پوشاک، استحمام، نظافت فردی، ورزش، گردش، روابط خانوادگی و دوستانه او نیز توجه کافی داشته باشند.رفع نشدن یک یا چند نیاز خاص یا ارضا و اقناع نشدن نوجوان از آن ها پایهای برای پرخاشگری، عصیان، مهار گسیختگی و عقدههای روانی یا به صورت معکوس انزوا و افسردگی وی میشود.
.
۱. دوست یابی
گروه دوستی همسالان امکاناتی برای مشاوره، یادگیری مهارتهای جمعی، کسب آگاهی، تمرین استقلال، در میان گذاشتن مشکلات و احساسات بلوغ، کنترل رفتار و روابط عاطفی گستردهتر در اختیار نوجوان قرار میدهد. گروههای دوستی به بهبود روابط عاطفی و اجتماعی و سازگاری وی کمک میکند و نوجوان را در معرض تعامل انسانی و دلخواه قرار میدهد. افراد در سن بلوغ دوستانی را ترجیح میدهند که هوش، شکل ظاهری، استعدادهای ویژه و توانایی جلب جنس مخالف را داشته و انعطافپذیر و مهربان و مشتاق باشند.
یک دوست چه الگو باشد و چه حس همذات پنداری ایجاد کند، برای نوجوان محترم است. نوجوان در دوره بلوغ نسبت به گروه دوستانش تعصب دارد و بدون قضاوت، آن ها را افرادی شایسته و لایق میپندارد که در این خصوص والدین باید در هنگام دوستیابی نوجوان دقت و کنترل نامحسوس بیشتری را مبذول دارند.
۲. نداشتن تعادل رفتاری
تغییرات پردامنه و سریع بلوغ موجب میشود نوجوان تقدم و تاخر کارهایش را از دست بدهد. ممکن است انرژی زیادی برای یکی از فعالیتهای روزمره صرف کند و از کارهای دیگر باز ماند. او نمیتواند برای روزمرگی اش اولویت خاصی را برگزیند و از اینرو ممکن است در امور درسیاش به افت و بیانگیزگی دچار شود یا برای مثال، تعادلی غیرمنطقی میان ساعات بازی و خوابش برقرار کند که در این خصوص کمک و مشاوره والدین در این باره ضروری است.
۳. بدبینی و شک
ارزش قائل شدن بیش از اندازه و مطلق برای هنجارهای اخلاقی و احتمالا نیافتن آنها در رفتار و کردار والدین و اطرافیان احساسات نوجوان را برمیانگیزد و او را به شک و تردید دچار میکند. این تردید و بدبینی پس از آن ممکن است به رذایل اخلاقی نظیر استعمال دخانیات و موادمخدر، مصرف مشروبات الکلی، رفتارهای پرخطر جنسی یا حتی اعتیاد به مصرف قرصهای آرامبخش منجر شود. هدایت نوجوان، بازآفرینی ارزشها و کمک به وی برای درونی کردن آنها در این باره شیوهای کارآمد است.
۴. توجه بیش از اندازه به اندام و ظاهر
توجه به ظاهر در دوران بلوغ تا حدی طبیعی است و اجتنابناپذیر به نظر میرسد، اما فراموش نکنیم افراط در آن که از بیکاری نوجوان و احتمالا ایجاد انگیزههای کاذب از سوی دیگران ناشی میشود ممکن است به بیماریهای روحی و روانی، توهم و تلقیات نادرست درباره اندام و ظاهر منجر شود.
.
۵. نداشتن انگیزه و ترسیم نکردن آیندهای روشن
میان یاس از آینده در دوران نوجوانی و تکامل شخصیت با بزهکاری اجتماعی رابطهای معنادار وجود دارد. معضلات اجتماعی اصلی ترین متهم این یاس شخصیتی است و از آنجا که حل این معضلات وسیع براحتی امکانپذیر نیست تنها روش موجود برای جلوگیری از افسردگی و بدبینی به آینده در نوجوان، جانبداری از او در برابر مشکلات فراگیر جامعه و همزمان انگیزش منطقی وی برای غلبه بر آن هاست.