یکی از پیامهای غیرمستقیم ماجرای ذبح حضرت اسماعیل (ع)، مشورت خواهی و تکریم فرزند است: هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟» گفت: «پدرم! هرچه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!» (صافات […]
وقتی صحبت از مشورت میشود، اولین چیزی که به نظر میرسد این است که کسی مشکل یا مسئلهای دارد و درباره آن با کسی که بیشتر میداند صحبت میکند تا مشکلش حل شود. در واقع مشورت را هم به معنای صلاحاندیشی و کنکاش درباره یک موضوع و هم به معنای دور هم جمع شدن و ارتباط کلامی و عاطفی میان والدین و فرزندان نیز میدانند، چیزی که امروزه کم پیدا میشود. به طور کلی مشورت کردن باعث شکلگیری احساس و به حساب آمدن فرزندانمان در موقعیتهای مختلف زندگی میشود و به تدریج راه و روش درست فکر کردن و به موقع تصمیم گرفتن را نیز میآموزند.
.
والدین معمولا در برابر مشکلاتی قرار میگیرند که به طور واقعی یا به صورت ساختگی و بنا به مصلحت میتوانند از طریق مشورت با فرزندشان حل کنند. پدرها و مادرها و همه افرادی که به نوعی با نوجوانان و جوانان سر و کار دارند برای کار و زندگی و ارتباط با آن ها به اموری برمیخورند که نیاز به تصمیمگیری دارد.
طبیعی است که اگر بزرگترها به نقش و اهمیت مشورت با کوچکترها پی نبرده باشند، میتوانند براحتی برای آنها هر تصمیمی بگیرند؛ اما آیا همیشه این تصمیمگیریها بهترین تصمیمات است؟ آیا فرزندتان به جایی نمیرسد که احساس کند هیچ نقشی در زندگی خود ندارد و دیگران برایش تصمیم میگیرند؟ پس والدین مشورت کردن با فرزندان را باید جدی بگیرند و آن را عامل مهمی در رشد شخصیت او بدانند؛ زیرا نوجوانان و جوانان دوست دارند که افراد مستقل و آزادی باشند.
آن ها تلاش میکنند که خودشان بتوانند از عهده حل مسائل خود برآیند، پس تلاشهایی را که از طرف والدین برای کمک به آن ها در انتخاب راه آینده ارائه میشود، نمیپذیرند، اما انسان هر چقدر هم با تجربه و اهل دانش باشد باز هم از مشورت کردن با دیگران بینیاز نیست، زیرا همه انسانها از نظر هوشی در یک سطح نیستند، حتی افرادی که از هوش بالایی برخوردار هستند، نسبت به افراد دیگر در تشخیص راه درست زندگی، ناتوانند.
- مشورت باید با توجه به سن فرزند، میزان تجربه و اطلاعات او صورت گیرد. یعنی اموری که مربوط به او نیست و یا او اطلاعات لازم را برای اظهار نظر دربارهاش ندارد، با او در میان نگذارید.
- در اصولی که به آن باور دارید و نمیتوانید تغییری در عقیده خود بدهید مشورت نکنید.
- خود را آماده پذیرش نظر فرزندتان بکنید. پس به جای نظرخواهی به طور مطلق، او را در برابر دو امر مساوی قرار دهید تا یکی را انتخاب کند. مثلا نپرسید «به نظر تو در تعطیلات چه کار کنیم؟» بلکه دو کار را که میتوانید در تعطیلات انجام دهید مطرح کنید و از او بخواهید یکی را انتخاب کند.
- در مشورت با فرزند به او کمک کنید تا یاد بگیرد جوانب مختلف یک موضوع را بسنجد بعد تصمیم بگیرد.
- به فرزند کمک کنید تا درک کند که نظر مشورتی دادن به منزله نظر نهایی نیست.