نوامبر 11
بازدید : 1748
نظرات : بدون دیدگاه
ریشۀ فرزند سالاری

فرزندسالاری، پدیده‌ای است که در پی تغییر جایگاه افراد و حاکمیت فرزندان بر قلمرو خانواده، خصوصاً در عصر حاضر با آن رو به رو هستیم. در فرزند سالاری سلسله مراتب در نظام خانواده تغییر کرده و فرزندان نقش تصمیم گیرنده را در خانواده دارند.   در حال حاضر فرزند سالاری تنها به نوجوانان و جوانان […]

فرزندسالاری، پدیده‌ای است که در پی تغییر جایگاه افراد و حاکمیت فرزندان بر قلمرو خانواده، خصوصاً در عصر حاضر با آن رو به رو هستیم. در فرزند سالاری سلسله مراتب در نظام خانواده تغییر کرده و فرزندان نقش تصمیم گیرنده را در خانواده دارند.

 

در حال حاضر فرزند سالاری تنها به نوجوانان و جوانان منتهی نمی‌شود بلکه فرزندان در سنین پایین و کودکان نیز در تصمیم‌ گیری‌ ها و جهت دهی به مسیر زندگی نقش به سزایی دارند که این امر می‌تواند پیامدهایی به دنبال داشته باشد. این رویه می‌تواند شرایطی را فراهم کند تا فرزندان به مرور قدرت بیشتری کسب کنند تا جایی که والدین مطیع آن ها شده و در بسیاری از موارد گرفتن تصمیمات غلط و غیرمنطقی می‌تواند از پیامدهای فرزند سالاری باشد. عدم استقلال و خودساختگی فرزندان نیز از دیگر پیامدهای فرزندسالاری است، چرا که بااین روند تمامی خواسته‌های فرزند برآورده می‌شود که در آینده و در فقدان والدین می‌تواند مشکلات و آسیب‌هایی برای فرزندان به وجود آورد.

 

فرزند سالاری رویه‌ای نادرست است که والدین باید با تدبیر و رفتار مناسب و در عین احترام به نظرات فرزندان این ذهنیت را برای آنها ایجاد کنند که با وجود نظام مشورتی در خانواده، در نهایت والدین تصمیمات نهایی را می‌گیرند. تقسیم کار میان فرزندان و نظارت والدین بر عملکرد آن ها از دیگر راه کارهایی است که می‌تواند از بروز این پدیده در خانواده جلوگیری کند.

 

پدران و مادران در برابر تعلیم و تربیت فرزندان خود و رشد و کمال آن‌ها مسئول و مکلف هستند و به آن‌ها اجازه داده نمی‌شود فرزندان خود را در آزادی مطلق و بی‌عنان‌‌ رها کنند. از منظر تربیتی فرزندسالاری یک نوع شیوه فرزندپروری و رابطه فرزند – والد است؛ شیوه ‏ای که در آن فرزند خانواده برای دستیابی به اهداف و خواسته‌های خویش نسبت به سایر اعضا حتی پدر و مادر خویش تسلط کافی دارد و با توجه به آزادی مطلقی که بر فضای چنین خانواده‏ ای حکمفرماست، او می‌‏تواند به راحتی با بهره گرفتن از امکانات و شرایط فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی و… بر دیگران حکمرانی کند و چیزی یا کسی نمی‌‏تواند مانع او شود و نظرات و دیدگاه‌های خویش را بر اعضاء خانواده، حتی والدین خود تحمیل کرده و به اجرا در آورد.
.

بسیاری از والدین می خواهند ناکامی های دوران کودکی و نوجوانی خود را درباره فرزندانشان عملی نمایند به همین خاطر مخارجی را در مورد آنان متحمل می شوند که اصلاً لزومی ندارد. فرزندان هم که می بینند تمام خواسته های آنان بدون زحمت و به راحتی برآورده می شود طبیعی است وقتی به سن بالاتر می رسند انتظار دارند دستورات آنان نیز اجرا شود.

 

بعضی اوقات زن سالاری یا مردسالاری نیز ممکن است فرزندسالاری را به وجود آورد. به عنوان مثال اگر مرد خواسته باشد به تنهایی تحکم کند و فرزندش را در قالب دستورات خود بدون در نظر گرفتن نظر همسرش تربیت نماید، فرزند بر مادر حاکم می شود، در این صورت وقتی بزرگتر شد و قدرت پیدا کرد بر پدر نیز حاکم خواهد شد. عکس این هم صادق است یعنی اگر زن سالاری بر خانواده حاکم باشد، فرزند به همین نسبت در مقابل پدر خواهد ایستاد و در آینده که قدرت گرفت در مقابل مادر نیز می ایستد.

نویسنده این مطلب :

فرزند پرتال

به اشتراک بگذارید :

دیدگاه شما