پدر و مادر باید تمام نیازهای واقعی فرزندشان را تامین کنند؛ اما در مورد نیازهای غیر واقعی، شیوه برخورد در سنین مختلف، متفاوت است. در دورهی کودکی نیاز های غیر واقعی بچهها باید مدیریت و کنترل شود؛ زیرا اگر پدر و مادر در برابر خواستهی نامناسب کودکشان مخالفت کنند، او نیز با لجاجت و گریه […]
پدر و مادر باید تمام نیازهای واقعی فرزندشان را تامین کنند؛ اما در مورد نیازهای غیر واقعی، شیوه برخورد در سنین مختلف، متفاوت است. در دورهی کودکی نیاز های غیر واقعی بچهها باید مدیریت و کنترل شود؛ زیرا اگر پدر و مادر در برابر خواستهی نامناسب کودکشان مخالفت کنند، او نیز با لجاجت و گریه به هر کاری دست می زند؛ اما اگر حواسش را پرت کنند، او نیز از خواستهی خود منصرف میشود.
والدین در سنین بالاتر مثل نوجوانی، برای پاسخگویی به نیازهای بچّه ها باید به دو نکته توجّه کنند:
۱ – آنها باید نیازهای حقیقی بچه ها را متناسب با زمان برآورده کنند.
۲ – آنها باید نیاز نوجوان را پیش بینی کنند و قبل از بیان، آن را برآورده کنند.
فرد در دوران کودکی به اسباببازی، در دوران نوجوانی به توجه و مراقبت و در دوران جوانی به حضور در گروه همسالان جهت یافتن نوعی استقلال شخصیتی، جوانی کردن و در کنار آن به تحصیل، سربازی، اشتغال و ازدواج نیاز دارد. به بیان دیگر پیش نیاز ورود فرد از از دوره ای به دوره دیگر در زندگی برآوردن این نیازها و پاسخ مناسب به آن است چرا که ممکن است در آینده به صورت مشکلات شخصیتی ظهور و بروز پیدا کند که مرحله بعدی از زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. نیازها در هر سنی اگر رفع نشود زمانی که فرد در سنین بالاتر به این نیازها برخورد میکند احساس رفع نیاز به او دست میدهد.
.
بسیاری از کسانی که در سنین پیری هستند، گاهی اوقات ادای جوانان را در می آورند مانند فرم لباس پوشیدن، نوع رفتار کردن و غیره، اما چون در سن انجام این کار نیستند باعث میشود که هم مورد قضاوت مردم قرار بگیرند و هم این که مشکلات متعددی برایشان پیش میآید. این نیازها اگر در دوران کودکی باشد خانواده باید از آغاز تولد تا سن ۱۸ سالگی آن ها را برآورده کند البته از سن ۱۰ تا ۱۸ سالگی مدرسه و جامعه نقش مهمی دارند و از ۱۸ سالگی به بعد جامعه در این مسئله باید به ایفای نقش بپردازد.
.
نیازهای انسان در مراحل رشد یکی از مسائلی است که مناقشات زیادی را به همراه داشته است به این معنی که چارچوب نظری و تئوریکی دارد که روانشناسان به نوعی به این نیازها نگاه کردهاند و چنان چه در پاسخ به این نیازها اشباع بیش از اندازه یا کاستی بیش از اندازه این نیازها برای افراد تلقی کردهاند.
.
نیاز امری است که وجود دارد و امری نیست که به فراموشی سپرده شود، این که انسانها حاصل سیر تحولی زندگیشان هستند و در هر مرحله ای از زندگی از دوران طفولیت تا کهنسالی رشحاتی از جبران در فرد وجود دارد. رشحات و نیازهایی که در فرد برای رفع نیازها وجود دارد بر اثر اشباع شدن یا عدم اشباع شدن و عدم کسب نیاز های لازم فرد در ارتباطات خود دچار مشکل شده و رفتارهای وی بر اساس آن جریان شکل میگیرد. از نظر جریان روانکاوی چنانچه فردی بیش از حد یا کمتر از حد نیازش اشباع شود دچار مشکلات عدیده میشود و از مشکلات خود به عنوان تثبیت نام میبرد.