
مسلم است که بازیها بر ما تاثیر دارند و طراحان بازیها با استفاده از این واقعیت از طریق بازیهای تولید شده در زمینههای مختلف از جمله آموزشی و مالی بر افراد تاثیر دارند. در این میان حتی اگر معلمان مدرسه از چنین آموزشهایی برای دانش آموزان استفاده نکنند، قطعا دانشآموزان از آن ها استفاده خواهند […]
مسلم است که بازیها بر ما تاثیر دارند و طراحان بازیها با استفاده از این واقعیت از طریق بازیهای تولید شده در زمینههای مختلف از جمله آموزشی و مالی بر افراد تاثیر دارند. در این میان حتی اگر معلمان مدرسه از چنین آموزشهایی برای دانش آموزان استفاده نکنند، قطعا دانشآموزان از آن ها استفاده خواهند کرد. شاید به عقیده برخی افراد بازی شیوه زندگی است، اما باید قبل از آن آموزشهای لازم ارائه شود.
اکثر کودکان موارد زیادی از بازی رایانهای فرا میگیرند و اگر وقت کافی برای یک موضوع یا یک فعالیت اختصاص دهند احتمالا در انتها آموزشهای زیادی کسب خواهند کرد و اگر معلم در این تعامل دخیل باشد میتوان از بازی به عنوان ابزار کمک آموزشی مفید استفاده کرد. همه معلمان با دانشآموزان ارتباط چشمی برای دریافت «پاسخ صحیح» مخصوصا در زمان نزدیک به امتحان دارند اما این روش در بازیها متفاوت است.
بر اساس تحقیقات در یک بازی همه افراد در مورد روند بازی بیاطلاع و خطاپذیر هستند و معلمان نیز به اندازه دانش آموزان اطلاعات دارند. ما نمیدانیم در مرحله بعد چه اتفاقی رخ میدهد و از تمامی راهبردها مطلع نیستیم. هیچکس حتی معلم متخصص یک بازی جدید نیست. پس در نتیجه آزادی در این جا شبهه انگیز است. یادگیری مبتنی بر بازی باید به یک گفتگوی مداوم در کلاس بین معلم و دانشآموزان تبدیل شود، اما فقدان دانش در این زمینه و چالشهای آموزشی مشترک آسیب جدی برای افراد خواهد داشت.
در هر حال بیاطلاعی چیزی است که موجب جذابیت بازی میشود و ارزش آموزشی بازیهای مفید با کمک روانشناسان و معلمان افزایش مییابد. ایجاد یک بازی جدید آموزشی به معنای افزایش سواد و آموزش بوده و میتوان از تواناییهای روانی و شناختی این بازیها برای اهداف آموزشی استفاده کرد.